در گذشته تعداد رسانه‌ها به چند روزنامه و یک یا دو شبکه تلویزیونی محدود می‌شد؛ بنابراین مسئله خبرهای «جعلی» و «زرد» کمتر مورد توجه قرار می‌گرفت. اما با توسعه رسانه‌های دیجیتال، کم کم روند دستکاری متن‌ها، تصاویر و ویدئو‌ها به منظور تحریف واقعیت سرعت گرفت.

همزمان با حضور رسانه‌های خبری در فضای مجازی مانند توئیتر و اینستاگرام، موجی از ادعاهای نادرست ایجاد شد؛ در همین وضعیت، محتوا‌های نیمه حقیقی و حتی دروغ به صورت پیوسته منتشر شده و برای گمراه کردن مخاطبان مورد استفاده قرار می‌گیرند.

پیامد همه‌گیر شدن چنین فرآیندی، موجب انحراف افکار عمومی، تحریف واقعیت و آسیب به اشخاص، سازمان‌ها و رویداد‌ها شده است.

برای مثال، در زمان همه‌گیری کووید19، ما شاهد گسترش اخبار جعلی، دروغ پراکنی بودیم که موجب سردرگمی مردم می‌شد.

در ادبیات فارسی ضرب‌المثلی با عنوان یک کلاغ چهل کلاغ وجود دارد. مفهوم آن، شایعه و خبری است که دهان به دهان می‌چرخد و تاثیر زیادی بر تغییر رخداد اصلی دارد.

داستان از این قرار است که روزی بچه کلاغی درحال افتادن از لانه بود، کلاغی که شاهد این اتفاق بود به سراغ کلاغ دیگری رفت تا از او کمک بگیرد و داستان را اینگونه تعریف کرد که، بچه کلاغی از لانه بیرون افتاده و نوکش شکسته، کلاغ دوم به سراغ کلاغ دیگری می‌رود تا از او کمک بخواهد، و اینگونه مطرح می‌کند که بچه کلاغی از لانه بیرون افتاد نوک و بالش شکسته است؛ و این داستان همین‌طور ادامه پیدا می‌کند. سرانجام تمام کلاغ‌ها وقتی به لانه می‌رسند، با کمال تعجب می‌بینند بچه کلاغ داخل باغچه افتاده و به کمک مادر از بین بوته‌ها بیرون آمده است.

با توجه به حجم زیاد اطلاعات،  افرادی در رسانه‌های اجتماعی با کلیک کردن روی دکمه بازنشر، ناآگاهانه و بدون کنترل واقعی بودن مطلب، آن‌ها را به اشتراک می‌گذارند. برخی دیگر از خبرهای جعلی توسط روزنامه‌نگارانی منتشر می‌شود که افکار عمومی به آن‌ها اطمینان دارد. بر همین منوال، اشخاص دیگری عمداً یا سهواً آن اخبار را در گروه‌های به نسبت مرتبط به اشتراک گذاشته و این مسیر به صورت تصاعدی ادامه می‌یابد.

یک پاسخ بگذارید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *