اخیراً غلامعلی جعفرزاده ایمنآبادی نماینده سابق مجلس شورای اسلامی در اظهاراتی، به انتقاد از عملکرد دولت ابراهیم رئیسی پرداخته است و آمارهای ارائه شده توسط دولت را معتبر نمیداند. در بخشی از اظهارات وی میخوانیم:
«آقایان برای توجیه عملکرد خود آمارسازی میکنند؛ مثلاً میگویند در سال 57 مردم داشتند از گشنگی میمردند یا آقای رئیسی با تورم 60 درصد دولت را تحویل گرفت. حالآنکه گزارشهای مرکز آمار این ادعاها را تأیید نمیکند.»
«دولت نتوانست شعارهایش را تحقق بخشد و دنبال تشنج و دعوا و مقایسهگری است تا خودش را به اثبات برساند. آنچه عیان است مردم گرانیهای بیش از 400 درصد را در دولت سیزدهم تجربه کردند. اگر دولت مدعی ایجاد یک میلیون شغل در سال است کدملی و آدرس این شاغلین را در معرض عموم قرار دهد تا راستی آزمایی شود.»
ابهامات تورم 60 درصدی و اشتغال یکمیلیونی
در خصوص آمارهای تورم اعلام شده توسط دولت باید گفت، تورم 60 درصدی اشاره شده در هیچکدام از گزارشهای مرکز آمار وجود ندارد و صرفاً در گزارشهای بانک مرکزی به آن اشاره شده است. ایراد اصلی ماجرا، تورم 60 با 50 درصدی نیست، بلکه تناقض در آمار ارائه شده بوده، از طرفی رئیسی مرکز آمار را مرجع اعلام آمار رسمی میداند؛ اکومتر در گزارشی با عنوان «بررسی ادعای رئیسی در مورد کاهش تورم» به بررسی دقیق موضوع پرداخته است.
مسئله دیگر آمار ارائه شده در مورد اشتغال است، بررسی گزارش مرکز آمار در خصوص نیروی کار پاییز 1401، حکایت از افزایش نزدیک به یکمیلیوننفری شاغلان دارد، اما در مورد اشتغال خالص این رقم حدود 600 هزار نفر است که احسان خاندوزی وزیر اقتصاد نیز به آن اشاره کرده است. در نتیجه دراینخصوص نیز آمار و اطلاعات اشتباهی ارائه نشده است.
اما اکومتر در این گزارش به بررسی ادعای «مردم گرانیهای بیش از 400 درصد را در دولت سیزدهم تجربه کردند» میپردازد. برای بررسی دقیق موضوع ابتدا باید به تعریف مفهوم تورم و گرانی بپردازیم.
تورم و گرانی، دو مفهوم متفاوت
اغلب مردم و حتی نخبگان تورم را با گرانی یکی میدانند و این، بهاشتباه در تحلیل میانجامد. تورم از مقایسه سطح قیمتهای جاری با قیمتهای سال قبل یا سال پایه به دست میآید. مثلاً اعلام میشود قیمتهاى امسال (شاخص بهاى مصرفکننده) نسبت به سال گذشته 10 درصد افزایش داشته یعنى تورم 10 درصد بوده است. درحالیکه گرانی از مقایسه سطح قیمتها با سطح درآمد به دست میآید.
یعنی اینکه قدرت خرید مردم پایین قرار میگیرد و گاهی وقتها ممکن است اصلاً اجناس گران نشود ولی مردم قدرت خرید نداشته باشند. یعنی تقاضای مؤثر در قیمتهای پایین وجود داشته باشد؛ ولی عرضهکنندگان برایشان بهصرفه نباشد که كالاى خود را عرضه کنند. در حقیقت برای روشنشدن فرق بین تورم و گرانی، باید به مفهوم این دو شاخص توجه کرد؛ و آن این است که گرانی بیشتر به قدرت خرید در هنگام تقاضا برمیگردد؛ ولی تورم بیشتر به افزایش قیمت، بدون تغییر در کمیت یا کیفیت کالا و خدمات بوده و ارتباطی با تقاضا ندارد. در نتیجه علت تورم «افزایش نقدینگی» و علت گرانی «کمبود عرضه و احتمال آن» است.
گرانی و تورم 400 درصدی ثبت نشده است
بررسی گزارشهای بانک مرکزی و مرکز آمار ایران از شاخص قیمت مصرفکننده و متوسط قیمت اقلام مصرفی در مناطق مختلف کشور نشان میدهد، از ابتدای روی کار آمدن دولت سیزدهم، نه تورم و نه گرانی با افزایش 400 درصدی روبهرو نبوده است.
بعد از حذف ارز 4200 تومانی بعضی از اقلام خوراکی افزایشهای بالا تا حدود 300 درصد را تجربه کردند، اما در نگاه کارشناسی باید سبد مشخصی از کالا را در نظر گرفت، زیرا با دید حمایت از دولت و باتوجهبه کاهش قیمت تعدادی از اقلام میتوان ادعا کرد، تورم کاهش پیدا کرده است.
باتوجهبه تعارف ارائه شده و تفاوت تورم و گرانی، به نظر میرسد؛ جعفرزاده ایمنآبادی بهعنوان یک کارشناس و عضو سابق مجلس، فارغ از درستی یا نادرستی رقم 400 درصد، توجه کافی به تفاوت مفهوم تورم و گرانی نداشته است. همین مسئله جنس اظهارات وی را از کارشناسی به سیاسی تبدیل میکند.
گفته نادرست نماینده سابق مجلس
بر اساس آنچه گفته شد؛ ادعای غلامعلی جعفرزاده ایمنآبادی نماینده سابق مجلس نادرست است. زیرا علاوه بااینکه در طول دولت سیزدهم تورم و گرانی 400 درصدی تجربه نشده، اظهارات وی از نظر کارشناسی فاقد اعتبار است.
نادرست بودن این اظهارات، به معنی تأیید و دفاع از عملکرد تیم اقتصادی دولت سیزدهم نیست. زیرا شاخصهای اقتصادی و بیانضباطی مالی بانکها همان روند نابسامان سالهای قبل را طی میکند.