به گزارش اکومتر، علی ماجدی دیپلمات ایرانی اخیراً ادعا کرده است: « مذاکرات شنبه نتیجه مذاکرات قبلی بین آقایان ایروانی و ایلان ماسک در نیویورک است/ آمریکا برای ۱۰۰۰ میلیارد دلار سرمایهگذاری به ایران میآید.»
برای صحتسنجی ادعای مطرحشده توسط علی ماجدی مبنی بر اینکه «مذاکرات شنبه نتیجه مذاکرات قبلی بین ایروانی و ایلان ماسک است و آمریکا برای ۱۰۰۰ میلیارد دلار سرمایهگذاری به ایران میآید»، باید چند جنبه را بررسی کنیم: واقعیت مذاکرات ادعایی، امکانپذیری اقتصادی سرمایهگذاری ۱۰۰۰ میلیارد دلاری، و زمینههای سیاسی و اقتصادی مرتبط با ایران. از دادههای اقتصادی مانند GDP و جریان سرمایهگذاری خارجی (FDI) نیز برای تحلیل استفاده میکنیم.
۱. واقعیت مذاکرات ادعایی بین ایروانی و ایلان ماسک
- ادعای دیدار: بر اساس گزارشها، وزارت امور خارجه ایران در نوامبر ۲۰۲۴ (آبان ۱۴۰۳) دیدار بین امیرسعید ایروانی، نماینده ایران در سازمان ملل، و ایلان ماسک را تکذیب کرده است. این تکذیب نشان میدهد که ادعای مذاکرات قبلی بین این دو نفر از سوی مقامات رسمی ایران تأیید نشده است.
- نقش ایلان ماسک: ایلان ماسک، مدیرعامل تسلا و اسپیسایکس، بیشتر بهعنوان یک کارآفرین و سرمایهگذار شناخته میشود تا دیپلمات یا مذاکرهکننده رسمی. هرچند او نفوذ سیاسی در آمریکا دارد (مثلاً حمایت مالی از کمپین انتخاباتی ترامپ)، اما هیچ شواهد معتبری از دخالت مستقیم او در مذاکرات دیپلماتیک با ایران وجود ندارد.
- منبع ادعا: این ادعا ظاهراً از یک گفتوگو در کلابهاوس نقل شده و در پستهای شبکه اجتماعی X بازنشر شده است. اما این منابع فاقد مدارک مستند یا تأیید رسمی هستند و صرفاً شایعه تلقی میشوند.
نتیجه اولیه: هیچ سند معتبری وجود ندارد که مذاکرات بین ایروانی و ماسک را تأیید کند. تکذیب رسمی ایران و فقدان شواهد، اعتبار این بخش از ادعا را بهشدت زیر سؤال میبرد.
۲. بررسی امکان سرمایهگذاری ۱۰۰۰ میلیارد دلاری
برای ارزیابی امکانپذیری این ادعا، به آمار اقتصادی ایران، از جمله تولید ناخالص داخلی (GDP) و جریان سرمایهگذاری خارجی، نگاه میکنیم:
- تولید ناخالص داخلی (GDP) ایران:
- صندوق بینالمللی پول (IMF)، GDP اسمی ایران در سال ۲۰۲۴ را حدود ۴۶۴ میلیارد دلار تخمین زده است.
- سرمایهگذاری ۱۰۰۰ میلیارد دلاری حدود ۲.۲ برابر GDP برآوردی IMF است. چنین حجم سرمایهگذاری نسبت به اندازه اقتصاد یک کشور، حتی در مقیاس جهانی، بسیار غیرعادی است.
- جریان سرمایهگذاری خارجی (FDI) در ایران:
- طبق گزارشهای کنفرانس تجارت و توسعه سازمان ملل (UNCTAD) 2024، جریان ورودی FDI به ایران در سالهای اخیر بسیار محدود بوده است. در سال ۲۰۲۳، FDI ایران حدود ۱.۵ تا ۲ میلیارد دلار بوده است. حتی در بهترین سالها (قبل از تحریمهای شدید)، این رقم به ندرت از ۵ میلیارد دلار فراتر رفته است.
- برای مقایسه، کل FDI جهانی در سال ۲۰۲۳ حدود ۱.۳ تریلیون دلار بوده است. اختصاص ۱۰۰۰ میلیارد دلار (تقریباً ۷۷٪ از کل FDI جهان) به یک کشور با اقتصاد متوسط و تحت تحریم، از نظر ساختاری و اقتصادی غیرممکن به نظر میرسد.
- نیازهای سرمایهگذاری ایران:
- بر اساس اظهارات کارشناسان و فعالان اقتصادی ایران برای دستیابی به رشد اقتصادی ۸درصدی (هدف برنامههای توسعه) سالانه به ۱۲۰ تا ۲۰۰ میلیارد دلار سرمایهگذاری نیاز دارد، که حدود ۵۰ تا ۱۰۰ میلیارد دلار آن باید از منابع خارجی تأمین شود. این ارقام بسیار کمتر از ۱۰۰۰ میلیارد دلار است و حتی جذب ۱۰۰ میلیارد دلار در سال نیز با توجه به موانع موجود (تحریمها، ریسک سیاسی، و زیرساختهای محدود) چالشبرانگیز است.
- مقایسه با موارد تاریخی:
- بزرگترین سرمایهگذاریهای خارجی در کشورهای در حال توسعه معمولاً در بازههای چند ده میلیارد دلاری و طی چندین سال انجام میشود. برای مثال، پروژههای زیرساختی چین در ابتکار «کمربند و جاده» در برخی کشورها به چند ده میلیارد دلار میرسد، اما هیچگاه به ۱۰۰۰ میلیارد دلار در یک کشور خاص نزدیک نشده است.
- حتی اقتصادهای بزرگتر مثل هند یا برزیل، سالانه چند ده میلیارد دلار FDI جذب میکنند (هند در ۲۰۲۳ حدود ۴۵ میلیارد دلار و برزیل حدود ۶۵ میلیارد دلار).
نتیجه اقتصادی: سرمایهگذاری ۱۰۰۰ میلیارد دلاری از نظر مقیاس و نسبت به GDP ایران و جریانهای جهانی FDI، کاملاً غیرواقعی است. اقتصاد ایران ظرفیت جذب چنین حجم عظیمی را در کوتاهمدت ندارد، بهویژه با توجه به تحریمها، ریسکهای سیاسی، و خروج سرمایهگذاران خارجی در سالهای اخیر.
۳. زمینه سیاسی و تحریمها
- تحریمهای آمریکا: ایران تحت تحریمهای شدید آمریکا قرار دارد که هرگونه سرمایهگذاری مستقیم از سوی شرکتهای آمریکایی را عملاً غیرممکن میکند، مگر اینکه توافق جامع جدیدی (مشابه برجام) حاصل شود و تحریمها لغو شوند. هیچ نشانهای از چنین توافقی تا آوریل ۲۰۲۵ وجود ندارد.
- مذاکرات ایران و آمریکا: گزارشهایی از مذاکرات غیرمستقیم بین ایران و آمریکا در عمان وجود دارد، اما این مذاکرات عمدتاً بر مسائل هستهای یا تبادل زندانیان متمرکز بودهاند، نه سرمایهگذاریهای کلان. ادعای مذاکرات برای سرمایهگذاری ۱۰۰۰ میلیارد دلاری بدون پیشزمینه رفع تحریمها، غیرمنطقی است.
- نقش ماسک در سیاست آمریکا: ماسک بهعنوان حامی مالی و مشاور غیررسمی دونالد ترامپ شناخته میشود، اما هیچ مدرکی نشان نمیدهد که او اختیار یا علاقهای برای مذاکره درباره سرمایهگذاری در ایران داشته باشد، بهویژه با توجه به تحریمها و تمرکز او بر پروژههای داخلی آمریکا (مانند تسلا و اسپیسایکس).
۴. تحلیل کلی و نتیجهگیری
- اعتبار ادعا: ادعای مذاکرات بین ایروانی و ماسک توسط مقامات ایرانی تکذیب شده و هیچ سند معتبری آن را تأیید نمیکند. منبع ادعا (کلابهاوس و پستهای X) غیررسمی و فاقد اعتبار است.
- امکانپذیری اقتصادی: سرمایهگذاری ۱۰۰۰ میلیارد دلاری با توجه به GDP ایران (حدود ۲۴۱ تا ۴۶۴ میلیارد دلار)، جریان FDI محدود (۱.۵ تا ۲ میلیارد دلار در سال)، و موانع ساختاری (تحریمها، ریسک سیاسی)، کاملاً غیرواقعی و غیرممکن است.
- زمینه سیاسی: تحریمهای آمریکا و فقدان توافق جامع، هرگونه سرمایهگذاری کلان از سوی آمریکا را منتفی میکند. مذاکرات ادعایی نیز با واقعیتهای دیپلماتیک همخوانی ندارد.
بر اساس آنچه گفته شد، اکومتر ادعای سرمایهگذاری 1000 میلیارد دلاری آمریکا در ایران را، نادرست ارزیابی میکند. زیرا نه شواهد معتبری برای مذاکرات بین ایروانی و ماسک وجود دارد، و نه سرمایهگذاری ۱۰۰۰ میلیارد دلاری از نظر اقتصادی یا سیاسی امکانپذیر است. این ادعا بیشتر به شایعه یا پروپاگاندا شبیه است تا واقعیت. برای اطلاعات دقیقتر، باید منتظر بیانیههای رسمی و گزارشهای معتبر بود.
انتهای پیام/