اخیرا در روزنامه همدلی گزارشی منتشر شده که در آن آمده است: «آنطور که کارشناسان برآورد کردهاند، خط فقر به بالاتر از 18 میلیون تومان در ماه رسیده و برخی میگویند خط فقر در تهران به 20 میلیون تومان رسیده است.»
برای اولین بار، فرامرز توفیقی، رئیس کمیته دستمزد کانون شوراهای اسلامی کار کشور، مدعی شده بود:
«سبد معیشت، به ۱۸ میلیون و ۲۹۰ هزار تومان رسیده است»
خط فقر 18 میلیون تومانی، با واکنشهای متفاوتی از رسانههای مختلف روبهرو شد. اما آیا خط فقر به 18 میلیون تومان رسیده است؟ برای پاسخ به این سؤال در ابتدا باید مفهوم خط فقر و تقسیمبندیهای آن توضیح داده شود.
خط فقر چیست؟
در حال حاضر، تورم در کشور ما به یک بیماری خطرناک تبدیل شده است که قدرت خرید مردم را سال به سال کمتر میکند؛ به عبارتی یکی از دلایل توجه به خط فقر، مسئله تورم بالای کشور است.
خط فقر به صورت کلی، حداقل درآمدی است که هر فرد برای زندگی کردن به آن نیاز دارد و معمولاً از طریق یافتن هزینه کل تمام منابع ضروری، که یک انسان بالغ متوسط، در یک سال مصرف میکند محاسبه میشود.
حال برای روشنتر شدن وضعیت ایران به دو مفهوم فقر مطلق و نسبی میپردازیم و شاخصههای آن را در ایران بررسی میکنیم.
خط فقر مطلق یا نسبی؟
فقر مطلق عبارت است از مقدار درآمدی که برای تأمین حداقل نیازهای فردی در یک جامعه لازم است و عدم تأمین آن موجب میشود فرد مورد بررسی به عنوان فقیر در نظر گرفته شود. افرادی که زیر خط فقر مطلق قرار دارند توانایی تأمین حداقل نیازهای اساسی خود را ندارند و بهطور مطلق فقیر محسوب میشوند.
اما فقر نسبی زمانی اندازهگیری میشود که یک فرد نتواند حداقل سطح استانداردهای زندگی را در مقایسه با دیگران و در همان زمان و مکان خود فرد برآورده کند. تعریف فقر نسبی از کشوری به کشور دیگر یا از جامعهای به جامعه دیگر متفاوت است. درکل فقر نسبی یعنی حداقل سطحی از توانایی برای رسیدن به حداقلهای زندگی وجود دارد و این حداقلها مواردی همچون مسکن مناسب، درمان، پوشاک، و … را شامل میشود.
خط فقر از اصطلاحاتی است که در رسانهها بهوفور استفاده میشود، اما از آنجایی که آخرین آمار رسمی خط فقر کشور مربوط به گزارش منتشر شده از وزارت رفاه و مرکز آمار در سال 1399 بوده و پس از آن آماری از سوی مراجع رسمی اعلام نشده است؛ آنها را به عنوان مبنای محاسبه قرار میدهیم.
اکومتر برای بررسی میزان خط فقر در کشور، از دادهها و معیارهای متفاوتی استفاده کره است، تا میزان واقعی خط فقر مطلق را به دست آورد.
محاسبه خط فقر بر اساس دادههای مرکز آمار
بر اساس گزارش سال 1399 مرکز آمار ایران با عنوان «هزینه درآمد خانوار»، خط فقر در مقیاس کل کشور برای یک خانواده 4 نفره در سال، 2 میلیون و 964 هزار تومان، و برای شهر تهران 5 میلیون و 468 هزار تومان بوده است.
برای «حذف اثر تورم» در گزارش مرکز آمار و یا به عبارت دقیقتر بروزرسانی این آمار، باید نرخ تورم در سال 1400 و شش ماهه ابتدایی 1401 را محاسبه کرده و عدد به دست آمده را به آمار گذشته خط فقر اضافه کنیم. از آنجا که هزینههای مربوط به اقلام خوراکی نقش ویژهای در تعیین خط فقر مطلق دارند و از سوی دیگر تورم این بخش نیز در سال گذشته از سایر بخشها (مانند: مسکن) هم بالاتر بوده(برای رفع مشکل کم برآوردی)، تنها «تورم خوراکیها» در نظر گرفته شده است.
در این محاسبات مطابق گزارشات مرکز آمار، میزان تورم خوراکی سال 1400، 50 درصد و برای تورم خوراکی 6ماهه ابتدایی سال 1401 نیز 50 درصد در نظر گرفته شده است. در تصویر زیر میتوانید جزئیات نحوه محاسبه بروزرسانی آمار خط فقر مطلق (ارائه شده از سوی مرکز آمار در سال 99) را مشاهده کنید.
بر اساس این آمار و با در نظر گرفتن نرخ تورم، خطر فقر در حال حاضر برای یک خانوار 4 نفره، در تهران حدود 12 میلیون تومان و در کل کشور حدود 6 میلیون 600 هزار تومان است.
خط فقر بر اساس میزان مصرف کالری
بر اساس محاسبات سازمان بهداشت جهانی و دادههای هزینه و خانوار مرکز ایران در سال 1397، حداقل کالری مورد نیاز سرانه در ایران 2097 کالری است. که به عنوان حداقل کالری مورد نیاز برای تعیین خط فقر غذایی مورد استفاده قرار میگیرد.
مطابق جدول فوق و بر اساس محاسبات انجام شده توسط اکومتر، میزان مصرف ماهانه اقلام خوراکی یک خانواده 4 نفره در شهر تهران و برای دهک سوم جامعه حدود 3 میلیون 700 هزار تومان است.
از طرف دیگر بر اساس گزارشهای مرکز آمار، 27 درصد سبد هزینه خانوار به اقلام خوراکی اختصاص پیدا میکند. با این تفاسیر خط فقر یک خانواده 4 نفره (دهک سوم درآمدی) برای سال 1401، چیزی حدود 13 میلیون و 700 هزار تومان است.
محاسبه دنیای اقتصاد برای خط فقر
اخیراً روزنامه «دنیایاقتصاد»، در گزارشی به بررسی میزان خط فقر پرداخته است. در این گزارش میخوانیم:
«آخرین گزارش منتشرشده وزارت رفاه در سال 1399 در کشور برای یک خانوار چهارنفره عدد 3میلیون و 385هزار تومان بوده است. بدیهی است با وجود بالا رفتن تورم در سال 1400 و 1401 خط فقر نیز بالاتر رفته باشد.
مطابق گزارشها، این رقم به طور متوسط برای خانوار 4 نفره در سال 1401 در سطح 6 میلیون و 360 هزار تومان برآورد شده است. البته این رقم برای استانها و شهرها متفاوت است. آخرین برآوردها نشان میدهد بیشترین خط فقر مطلق در سال جاری برای خانوار 4 نفره در شهر تهران بوده که این مبلغ حدود 12میلیون تومان است. خط فقر سرانه در شهر تهران نیز 4 میلیون و 500 هزار تومان بوده است.
یکی از دلایل بالا بودن میزان خط فقر در تهران بالا بودن هزینه مسکن در این شهر است و به همین خاطر میتوان گفت در شهرهای دیگر و در نقاط روستایی خط فقر پایینتر از عدد مذکور است. پایینترین میزان خط فقر نیز در استان سیستان و بلوچستان برای خانوار 4نفره حدود 3میلیون و 200هزار تومان برآورد شده است. بنابراین خط فقر در سال 1401 در کل نواحی ایران عددی در بازه عددی 3میلیون و 200هزار تومان تا 12میلیون تومان است. بنابراین گفتن یک رقم برای خط فقر کل کشور کمی گمراهکننده است. برآوردها حاکی از این است که در سال 1401 حدود یکسوم از جمعیت کشور زیر خط فقر مطلق قرار داشته باشند. به بیان دیگر این افراد نیاز به سیاستهای حمایتی دارند که از فقر مطلق رهایی پیدا کنند.»
گزارش روزنامه خراسان در خصوص خط فقر
روزنامه «خراسان» نیز در گزارشی نوشته است، طبق گزارش 18141 مرکز پژوهش های مجلس با عنوان «بررسی لایحه بودجه سال 1401 کل کشور؛ سیاستهای حمایتی و مقابله با فقر» خط فقر برای یک خانوار چهار نفره در سال 99 (میانگین کشوری)، 3 میلیون و 385 هزار تومان بوده است. اگر این رقم را مبنایی برای محاسبه در نظر بگیریم و اثر تورم بین سال 99 تا مهرماه امسال را در آن لحاظ کنیم، برآوردی از خط فقر در مهرماه امسال به دست می آید.
طبق گزارش های رسمی مرکز آمار ایران، شاخص قیمت مصرف کننده در سال 99 برای کل کشور 252.6 بوده که این رقم در مهرماه امسال به 541 رسیده است. به عبارت دیگر متوسط قیمتها از سال 99 تا مهرماه امسال، 2.14 برابر شده است. با این حال می توان محاسبه کرد که خط فقر نیز در این بازه زمانی احتماال14/2 برابر شده و به بیش از 7 میلیون و 240 هزار تومان در کل کشور رسیده است.
ابهام در خط فقر 18 میلیون تومانی
در همین رابطه، آلبرت بغزیان، اقتصاددان و استاد دانشگاه در واکنش به رقم اعلام شده از سوی رئیس کمیته دستمزد کانون شوراهای اسلامی کار، گفته است: به نظر میرسد این رقم 18 میلیون تومانی که برای خط فقر اعلام شده مربوط به یک خانواده 4 نفره باشد و کل هزینهها اعم از اجارهخانه تا حمل و نقل و خوراک و پوشاک را هم برای این رقم در نظر گرفتهاند. اگر این عدد صحیح باشد تعداد زیادی از افراد جامعه زیر خط فقر خواهند رفت.
اینکه این رقم به صورت کلی برای خط فقر عنوان شده هم جای سوال دارد، چراکه ممکن است متوسط هزینه یک خانواده 8 میلیون یا 10 میلیون تومان باشد که باز هم متفاوت است، ضمن آنکه خط فقر در تهران با خط فقر در شهرستانهای کوچک و بزرگ فرق دارد.
جمعبندی
بر اساس آنچه گفته شد، عدد 18 میلیون تومانی مکطرح شده برای خط فقر مطلق نادرست است.
لازم به ذکر است، در نظر گرفتن خط فقر نسبی برای تمام مردم، نتایج کارشناسی دقیقی به دنبال نخواهد داشت. زیرا تعریف استانداردهای در نظر گرفته شده برای اندازهگیری خط فقر نسبی، میتواند متفاوت باشد و این استانداردها ثابت نیست.
از طرفی تفاوت سطح عمومی قیمتها در تهران، کلان شهرها و شهرستانها، نتایج متفاوتی از میزان خط فقر خواهد داشت و نمیتوان خط فقر در تهران را به تمام کشور تعمیم داد.
البته باید به این نکته توجه کرد که دستمزد مصوب وزارت کار در سال 1401، فقط 5 میلیون و 800 هزار تومان است و این موضوع فشار مضاعفی را بر مردم وارد میکند.